آرشیو وبلاگ لوگو آمار وبلاگ
فایل و پروژه دانشجویی دی ال ایکس کو : مرجع دانلود فایل سه شنبه 94 بهمن 27 :: 8:22 عصر :: نویسنده : محسن گروسی
پایان نامه بررسی تأثیر هوش هیجانی بر سلامت روانی و موفقیت تحصیلی از دبیرستان به دانشگاه در 225 صفحه ورد قابل ویرایش با فرمت docفهرست
فصل اول
مقدمه
از دیرباز، هوش[1] بعنوان یکی از عواملی که باعث موفقیت فرد در زندگی می شود مطرح بوده است ولی مسئله مهم این است که بهره هوشی، تعیین کننده موفقیت فرد درازمدت نیست و به عبارت دیگر همیشه اینطور نیست که هرکس که هوش منطقی بالاتری داشته باشد موفقتر است. در بعضی از موارد افراد باهوشی را می بینیم که در زندگی موفق نیستند و بالعکس افرادی با بهره هوشی کمتری را می بینیم که موفقیتهای فراوانی را کسب می کنند. برای مثال همگی داوطلبان کنکوری را دیده ایم که در دوران مدرسه همیشه نمرات عالی داشته اند و جزء شاگردان باهوش به حساب می آمده اند ولی در کنکور شکست خورده اند. حتی در مدرسه نیز هنگامی که تست هوش از افراد بعمل می آید ارتباط مستقیمی با وضعیت تحصیلی ندارد و اینگونه نیست که هرکسی بهره هوشی بالاتری دارد لزوما در تحصیل موفقتر است. (اینترنت)
همچنانکه افراد بشر از نظر شکل و قیافه ظاهری با یکدیگر متفاوتند از نظر خصایص روانی مانند هوش ، استعداد، رغبت و دیگر ویژگیهای روانی و شخصیتی نیز بین آنها تفاوتهای آشکار وجود دارد. مطالعه نوشته اندیشمندان قدیم نشان می دهد که انسان حتی از گذشته های بسیار دور ازتفاوتهای فردی آگاه بوده است (پاشا شریفی، 1376)
افلاطون در کتاب جمهوریت تفاوتهای فردی انسانها را مورد توجه قرارداده است و گفته است که هر فرد باید به شغلی متناسب با استعدادها و تواناییهایش گمارده شود و او درباره تفاوتهای افراد در کتابش گفته است: «اشخاص بطور کاملا یکسان به دنیا نمی آید بلکه از نظر استعدادهای طبیعی با یکدیگر تفاوت دارند یک شخص برای نوع خاصی از شغل و دیگری برای شغل دیگری مناسب است. (آناستازی[2]، 1985)
شاگرد برجسته افلاطون در نوشته هایش از تفاوتهای فردی و گروهی انسانها از نظر تواناییهای مختلف مورد توجه قرارداده است و به تفاوتهای موجود بین گروههای نژادی و اجتماعی و جنسی اشاره کرده است. در قرون وسطی تفاوتهای فردی چندان مورد توجه نبوده است تعمیمهای فلسفی در رابطه با ماهیت ذهن عمدتا بطور فطری انجام می گرفته است و روشهای تجربی در مشاهده و سنجش رفتار بکار بسته نمی شد و از روانشناسی قوای ذهنی که توسط سنت آگوستین[3] و سنت توماس آکسیناس[4] استفاده می شد. (پاشاشریفی، 1376)
موفقیت ابعاد متفاوتی دارد و لزوما موفقیت در یک زمینه و یک بعد زندگی، پیشگویی کننده در دیگر ابعاد زندگی نیست افراد بیشماری را می بینیم که موفقیت شغلی دارند ولی در زندگی خانوادگی موفق نیستند؛ موفقیت تحصیلی دارند ولی در روابط اجتماعی بسیار ضعیف اند. ورزشکار موفقی هستند ولی در برنامه ریزی روزانه مشکل دارند، افراد تحصیلکرده ای هستند ولی مواد مخدر مصرف میکنند. اگر هوش یک فرد تضمین کننده موفقیت او در زندگی است چرا همیشه بدین گونه نیست؟ چگونه می شود که هوش باعث موفقیت در یک بعد زندگی می شود ولی در بعد دیگر باعث شکست و فاجعه می شود؟ سوالات فوق برای مدتها ذهن روانشناسان را به خود مشغول نموده است و موجب پدیدآمدن فرضیه هایی مختلف شده است که اکنون پاسخ این سوالات را تفاوت در هوش هیجانی[5] می دادند. (اینترنت)
از آنجا که شیوه برخورد افراد با موقعیتهای مختلف زندگی روزمره و توانایی آنان در حل مسائل زندگی نشانگر سطوح مختلف تواناییهاست. لذا متفکران و دانشمندان گونه ای از استعداد یا توانایی کلی را که از موفقیت در این موقعیتهاست مورد توجه قرارداده اند. عامه مردم هوش را توانایی یادگیری، درک موقعیتهای جدید و برخورد صحیح با موقعیتها می دانند. در میان روزمره، شخص باهوش با صفتهایی مانند دقیق، زیرک، تیزبین، برجسته و مانند اینهاست توصیف می شود و شخص کم هوش با صفتهایی مانند کند، دیرآموز، کودن و غیره مشخص می گردند. (پاشاشریفی، 1376)
هوش از جمله مواردی است که بسیار مورد توجه روانشناسان می باشد و در طول تاریخچه روانشناسی تلاش براین بوده که ماهیت هوش، انواع آن، تغییرپذیری آن و … مورد بررسی قرارگیرد. وقتی درباره هوش صحبت می شود، ویژگی چون سریع ، زیاد و محاسبات دقیق و فوری و راه حلهای جدید به ذهن خطور می کند. (اینترنت)
تعریف هوش
کوششهایی که برای تدوین یک تعریف دقیق بعمل آمده اغلب با مشکل مواجه بوده است. دلیل این امر آن است که هوش یک مفهوم انتزاعی است و در واقع هیچگونه پایه محسوس عینی ، فیزیکی ندارند که بتوان آن را جایگاه دانست.
اصطلاح هوش نامی که به فرایندهای ذهنی یا مجموعه رفتارهای هوشمندانه اطلاق می شود است ونظریه های هوش در عمل نظریه های مربوط به رفتار هوشمندانه است (ایکن[6]، 1985). چنین رفتارهایی شامل تواناییهای مختلف و دیگر تواناییهای شخصیتی است که از فردی به فرد دیگر متفاوت است. (پاشاشریفی، 1376)
هوش موجودیتی منفرد است که در حوزه روانشناسی و علوم رفتاری معمولا باور به این است که هوش به شیوه ای مناسب به ارث می رسد و انسانها مانند لوح سفیدی هستند که در هر تحقیقی نشان می دهد که هوش را می توان به افراد آموزش داد و کاملا از یکدیگر مستقلند (اینترنت)
هوش میزان درستی و توانمندی ادراک شخص از محیط خود می باشد. هوش چیزی است که ارزیابی و اندازه گیری آن کار ساده ای نیست و انواع بسیاری دارد. (گنجی، 1382)
هوش یک استعداد نیست بلکه مجموعه استعدادهاست و حافظه ، دقت، یادگیری، ادراک و … درآن اثر دارد و این صفت از فردی به فرد دیگر فرق می کند. متداولترین تعریف هوش «شایستگی و استعداد یادگیری افراد است».(میلانی فر، 1378) موضوع مطلب : |
||
نویسندگان
پیوندها
آخرین مطالب
|
||