درباره وبلاگ

دی ال ایکس کو : مرجع دانلود فایل
لوگو
دی ال ایکس کو : مرجع دانلود فایل
آمار وبلاگ
  • بازدید امروز: 2
  • بازدید دیروز: 106
  • کل بازدیدها: 326798



فایل و پروژه دانشجویی
دی ال ایکس کو : مرجع دانلود فایل
صفحه نخست                  ATOM                 عناوین مطالب            نقشه سایت
سه شنبه 95 فروردین 24 :: 1:8 صبح ::  نویسنده : محسن گروسی

پروژه بررسی هنر و هنرمندان در 78 صفحه ورد قابل ویرایش


«مقدمه»

 

دربار‌ه‌ی   هنر و هنرمندان

 

در واقع چیزی به عنوان هنر مطلق وجود ندارد ،‌فقط هنرمندان وجود دارند. 
(یا به مفهوم اخص ،نقاشان) زمانی کسانی بودند که کلوخه ای رنگین از زمین برمی‌گرفتند و شکل گاو میش و دیگر حیوانات را بر دیوار غارها رسم می کردند . در روزگار ما، نقاشان رنگ هایشان را حاضر و آماده می خرند و پوسترهای تبلیغاتی طراحی می کنند ؛ و در این فاصله ی بلند تاریخی چه اتفاق های بزرگ و کوچکی که نیفتاده است ایرادی ندارد که همه این فعالیت ها را هنر بنامیم ، مشروط به آن که در نظر داشته باشیم؛  که واژه هنر در زمان‌ها  و مکان‌ها ی مختلف با معانی و مصادیق بسیار متفاوتی به کار رفته است؛ و نیز از یاد نبریم؛ که هنر به مفهوم مطلق وجود ندارد؛ زیرا هنر به مفهوم مطلق (‌با مطلق هنر)‌ به صورت بتی ذهنی و مترسکی خیالی درآمده است؛ اگر به هنرمندی بگویید آن چه ساخته است می تواند در نوع خود چیز بسیار خوبی باشد ولی «هنر» محسوب نمی شود، آزرده خاطرش خواهید کرد؛ و اگر به کسی که تابلویی را تحسین می کند بگویید آن چه مورد پسند او در تابلو واقع شده است، هنر نیست بلکه چیز دیگری است ؛ باعث شگفتی و ناراحتی اش خواهید شد؛ که البته این درست نیست؛ اغلب بسیار خواندنی و هیجان انگیز است؛ که بدانیم نقاشان در دوره های «ابتدایی» تر که تبحر نقاشان امروزی را نداشتند ، چگونه با وجود محدودیت در مهارت ،  می کوشیدند. احساساتی را که می خواستند انتقال دهند،‌فرا بنمایانند. ولی تازه واردان بـه عالم هـنر در گام‌هـای نخستین آشنـایی خود با مسـئله‌ی دیگری روبه رو می شوند. آن‌ها  میل دارند که مهارت هنرمند تصویرگر را در بازنمایی آن‌چه  می بینند تحسین کنند. بالاترین پسند آن‌ها  تابلوهایی است که «همانند واقعیت» به نظر آیند. مهارتی که در انعکاس صادقانه ی جهان نمایان به کار می رود به راستی درخور تحسین است. هر کس که  فیلمی از والت دیسنی یا یک کارتون فکاهی دیده باشد می داند که گاه می شود چیزها را به غیر از آن چه ظاهر می شوند به تصویر کشید و آن‌ها  را به شیوه های مختلف دگرگونه و تحریف کرد. میکی ماوس(یا موش میکی) زیاد به موش واقعی شباهت ندارد، با این همه کسی دربار‌ه‌ی ‌ی  طول دم آن در روزنامه ها شکوه و شکایت نمی‌کند. آن‌ها  که به جهان پرنشاط والت دیسنی گام می نهند هیچ دغدغه ای دربار‌ه‌ی ‌ مفهوم واقعی هنر ندارند .فیلم های او را با همان تعصبی نگاه نمی کنند که به هنگام دیدار از یک نمایشگاه نقاشی مدرن از خود نشان می دهند . ولی چنان‌چه  یک نقاش مدرن تابلویی را به شیو‌ی خاص خود ترسیم کند چه بسا فردی سُمبُل کار و کم مایه پنداشته شود؛ که نمی تواند کار بهتری انجام دهد.  دربار‌ه‌ی ‌  نقاشان مدرن هر اندیشه ای داشته باشیم ، می توانیم با اطمینان خاطر آن‌ها  را برای «درست» تصویر کردن اشیاء دارای شناخت و مهارت کافی بدانیم . اگر چنین نمی کنند.  دلایل آن ها می تواند کاملاً شبیه دلایل والت دیسنی باشد.  هر گاه در خصوص دقت و درستی یک تصویر خللی را تشخیص می دهیم،  باید همیشه دو سؤال را برای خود مطرح کنیم:  یکی این که آیا ممکن نیست که نقاش برای تغییر جلوه‌ی  ظاهری آن‌چه  دیده است دلایلی برای خود داشته باشد.  ما به مرور که تاریخ تحول هنر را پی می گیریم بیشتر دربار‌ه‌ی  چنین دلایلی بحث خواهیم کرد. دیگر این که هر زمان اثری را به دلیل آن که نادرست(یا غیر واقعی )‌ ترسیم شده است محکوم می کنیم،  باید از خود سوال کنیم که آیا مطمئن هستیم که تشخیص نادرست است و تشخیص نقاش خطاست ؟‌این تمایل در همه‌ی ما وجود دارد که (هر گاه در برابر تصویری که مأنوس ما نباشد قرار بگیریم ) بی هر گونه تأمل این حکم را صادر کنیم که «واقعیت به شکل دیگریست» . این عادت عجیب را داریم که فکر کنیم  طبیعت همیشه باید شبیه تصاویر مألوف ما ظاهر گردد. این موضوع را می توان با کشف حیرت انگیزی که در گذشته ای نه چندان دور صورت گرفته است، به سادگی تشریح کرد. آدمیان در طول قرن‌ها چهار نعل رفتن اسب‌ها را تماشا کرده اند، در مسـابقات اسب دوانـی و شکار حضور یافته اند، از نقاشی‌ها و تصاویر چاپی اسب‌ها در میدان‌ها ی جنگ و یا تعقیب سگ‌های تازی لذت برده اند . هیچ یک از این تماشاگران به نظر نمی رسد به این موضوع توجه کرده باشند که اسب هنگام تاخت کردن «واقعاً چه حالی دارد» . برای آن که بتوانیم آثار بزرگ هنری را درک کنیم و از آن‌ها  لذت ببریم ، هیچ مانعی بزرگ‌تر از آن نیست که نخواهیم خود از عادات و ملکات ذهنمان خلاص کنیم . بالاترین دلیلی که برای مردود  دانستن تابلویی می آوریم ،‌این است که تابلو واقعیت را درست منعکس نمی‌کند. هرچه بیش‌تر بازنمایی یک موضوع را به زبان هنر دیده باشیم ، استوارتر معتقد خواهیم شد که آن موضوع باید همیشه به شیوه های مشابهی باز نمایانده شود . به ویژه هنگامی که موضوعات مربوط به قدسیان مطرح باشد،‌زمینه ی اوج گیری احساسات مهیا می‌گردد . هر چند کتاب مقدس دربار‌ه‌ی  چهره‌ی  عیسا مسیح چیزی نقل نمی کند ، و خدا را نمی توان در سیمای یک انسان مجسم کرد، و نیز می دانیم که این نقاشان پیشین بوده‌اند که نخستین بار نقش هایی را آفریده اند که اکنون مأنوس ما شده اند؛ برخی هنوز متمایل به این اندیشه اند؛ که هر گونه فاصله گیری از شکل های قدیمی و سنتی ، عملی کفرآمیز و توهین به مقدسات است. واقعیت این است؛ که معمولاً نقاشانی که کتاب مقدس را باعالی ترین درجه عشق واخلاص می خوانده اند ،‌ سعی می کردند تصویر کاملاً بدیعی از داستان های کتاب مقدس و رخدادهای زندگی قدیسان در ذهن خودمجسم کنند.)

 

آن ها سعی می کردند همه‌ی تابلوهایی را که دیده بودند،  فراموش کنند و مجسم کنند که هنگامـی که عیسای کودک در علـف‌دانی قرار داشته است؛ وشبانان برای پرستش او می آمدند،یا هنگامی که ماهیگیری موعظه انجیل را آغاز می کند، چه حالاتی داشته اند. به کَرا‏‎ت پیش آمده است که چنین کوشش‌هایی از سوی نقاشی بزرگ برای قرائت نوینی از متنی کهن (و مقدس) ، آدمیان خشک مغز و بی اندیشه را خشمگین و برآشفته کرده است.  تصور می کنم که، تنها راه فهم دل مشغولی های هنرمندان این است که، از تجربة خودمان کمک بگیریم . البته ما نقاش نیستیم و شاید هرگز برای کشیدن تصویری تلاشی نکرده باشیم؛ و هرگز هم چنین قصدی نداشته باشیم؛ ولی این سخن لزوماً به معنای آن نیست که هیچ گاه با مسایلی مشابه آن چه در زندگی یک نقاش یا مجسمه ساز مطرح می شود رو به رو نمی شویم . کم‌تر کسی ممکن است وجود داشته باشد که کوچکترین اطلاعی،‌هرچقدرهم ساده ومختصر،از این گونه مسایل نداشته باشد. تقریباً برای هرکسی کاری ذوقی پیش می آید که می خواهند آن را «درست » انجام دهد.

دانلود پروژه بررسی هنر و هنرمندان




موضوع مطلب :